مهردادمهرداد، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره
مهزادمهزاد، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

آریا مرد کوچک ما

بزرگ مرد کوچک

به قول معروف "دیگه داره بزرگ میشه" به قول معروف "دیگه داره بزرگ میشه" اگرچه هنوز به وسط آبان ماه نرسیدیم اما هوا دیگه سرد شده تو تهران. این آقا کوچولوی ما هم کم کم لباس زمستونه اشو باید بپوشه. مامان خانومش هم این لباس سوسمارگونه اش رو براش پوشید. آقا کوچولو هم جلی رفت از بقالی خریدها رو انجام داد برگشت. آره .... گفتم نیایی دنبالم، خودم اینارو میخرم ... تشکر شما هی ازم عکس بگیر، چه خبره خب ... "آقا" دیگه غرید و ما هم از رو رفتیم ... ببین آقا کوچولوی ما از اینکه از الان خریدهای خونه رو از بقالی سر کوچه و روبرو خونه انجام میدی ازت مچکرییییییییم دوست داریم ...
11 آبان 1393

بدون عنوان

اینم آقا مهرداد بر فراز شهر تهران.       اون روز اولین باربود که به همراه من و پدرت و البته پسرخاله با نمکت کوه اومدی. بهت خوش گذشت چون تا تونستی خاک بازی و آب بازی کردی، هر چند که یه چند باری صورت لطیفت زمین رو نوازش کرد اون روز وقتی اولین بار زمین خوردی من به محمود تندی می کردم که مواظبش نیستی و اون به من. بار دوم که زمین خوردی هر دومون تصمیم گرفتیم که شرایط رو مدیریت کنیم. الان وقت پیدا کردن مقصر نیست. اون وقت شرایط آروم تر بود. عزیز مادر یادت باشه هیچ وقت تو لحظه بحرانی دنبال مقصر نگردی. اون لحظه باید صبور باشی تا بتونی شرایط رو مدیریت کنی. مقصر اون شرایط هر کسی باشه خودش میدونه و ...
5 آبان 1393
1